درباره من و حرفه‌ام

داستان من

فصل اول
تولد و کودکی
در اسفند 1352 در تهران متولد شدم. پدرم استادکار ساختمانی بود و به همین دلیل، زندگی پرنوسانی را تجربه کردم. در 5 سالگی با وقوع انقلاب اسلامی، تغییرات زیادی در زندگی‌ام ایجاد شد و دو سال بعد، در 7 سالگی، جنگ ایران و عراق آغاز شد که تأثیرات عمیقی بر زندگی‌‍ام داشت. در 8 یا 9 سالگی، به دلیل حادثه‌ای که در حین بازی برایم پیش آمد و خوشبختانه جان سالم به در بردم، مجبور شدم انزوای عمیقی را تحمل کنم و باقی دوران کودکی‌ام را در خانه سپری کنم.
فصل اول
فصل دوم
نوجوانی
نوجوانی‌ام در دوران جنگ و بحران‌های ناشی از آن سپری شد. در این دوران، در تحصیل موفق بودم و از حمایت پدرم بهره‌مند می‌شدم. در این زمان، به دنیای کتاب و فیلم روی آوردم و به نوعی معتاد این دو شدم. در طول این مدت، بیش از چند صد جلد کتاب تاریخی و داستانی مطالعه کردم و نزدیک به 1200 عنوان فیلم دیدم. ژانرهای مورد علاقه‌ام در کتاب و فیلم، معمایی و پلیسی بودند. این علاقه‌مندی باعث شد تا به تحلیل و حل معماها علاقمند شوم و به این ترتیب توانستم مهارت‌های تحلیلی خود را تقویت کنم. تجربه مطالعه و تماشای این آثار نه تنها تفریحی برای من بود، بلکه به توسعه تفکر انتقادی و قوه تخیل من نیز کمک شایانی کرد.
فصل دوم
فصل سوم
سهراب سپهری و عرفان شرقی
به‌طور تصادفی مجموعه هشت کتاب سهراب سپهری به دستم رسید. با اینکه ادبیاتم خوب بود و به این حوزه علاقه‌مند بودم، اما اشعار سهراب برایم دشوار و غیرقابل فهم به نظر می‌رسیدند. با راهنمایی آقای سلیمانی، دبیر ادبیات، به کشف عمق اشعار سهراب سپهری پرداختم و به‌قدری در دنیای شعر او غرق شدم که اتاقم مزین به عکس‌های سهراب شد و گاهی خودم نیز به سرودن شعر می‌پرداختم. دفتر شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری زندگی‌ام را دگرگون کرد و نگرش تازه‌ای را در من به وجود آورد که همچنان با من است. "چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید"
فصل سوم
فصل چهارم
قبولی دانشگاه، سربازی و مربی‌گری
سال 1372 در رشته برق-الکترونیک تهران مرکزی پذیرفته شدم و ثبت نام کردم اما به دلایلی مجبور به انصراف و اعزام به خدمت سربازی شدم. بعد این فرصت دست داد تا در رشته مورد علاقه‌ام مهندسی صنایع و ارشد مدیریت اجرایی تحصیلات خود را پیگیری و ادامه دهم.دوران خدمت سربازی من در ارتش، تجربه‌ای منحصر به فرد و آموزنده بود. این دوره با آموزش‌های نظامی و انضباط سخت آغاز شد، اما مسیری متفاوت از معمول را طی کرد. پس از پایان دوره آموزشی اولیه، به جای اعزام به یگان اصلی، تعدادی بودیم که انتخاب شدیم تا دوره تخصصی اصول مربی‌گری را زیر نظر یکی از مجرب‌ترین افسران ارشد تشریفات بگذرانیم. این دوره چهار ماه به مدت آموزشی اضافه کرد، اما ارزشش را داشت. همزمان با دوره مربی‌گری، شانس یادگیری اصول مکاتبات اداری و بایگانی به روش آمریکایی را نیز از یک افسر سررشته‌داری(سررشته‌داری یک رسته نظامی در ارتش است) پیدا کردم. پس از اتمام این دوره‌ها، به یک پادگان آموزشی منتقل شدم و به مدت ۱۸ ماه، علاوه بر انجام وظایف اداری در واحدهای ستادی، مسئولیت آموزش چهار دوره سرباز را بر عهده گرفتم. این آموزش‌ها شامل دروس تئوری، تمرینات میدانی و آموزش‌های رزمی می‌شد. این فصل از زندگی نقطه عطفی در رشد شخصیتی من بود و کمک کرد تا از پیله درون‌گرایی که حاصل انزوای دوران کودکی‌ام بود، بیرون بیایم.
فصل چهارم
فصل پنجم
آغاز دوران حرفه‌ای
ابتدای زمستان ۱۳۷۶، وارد یک شرکت قطعه‌سازی از زنجیره اصلی خودروسازی شدم. این مرحله، نقطه عطفی در زندگی شغلی‌ام بود و بخش زیادی از تجربیات ارزشمندم در همین دوره شکل گرفت. اولین شغل رسمی‌ام در واحد مدیریت کیفیت بود. شرکت ما جزو اولین نامزدهای اخذ گواهی استاندارد بین‌المللی مدیریت کیفیت به شمار می‌رفت. مدیرم، بدون هیچ توضیحی، زونکنی از مستندات را در اختیارم گذاشت و گفت: "مطالعه کن، این کار توست." در ابتدا، مفاهیم برایم غریب و نامفهوم بود. مدیرم به سختی پاسخ سؤال‌هایم را می‌داد و همکارانم نیز اطلاعات چندانی نداشتند. برای درک بهتر موضوع، مجبور شدم طی یک دوره سه‌ماهه، نزدیک به ۵۰ جلد کتاب مطالعه کنم تا سرانجام مفاهیم برایم روشن شد. در طول هفت سال حضورم در این شرکت، علاوه بر ادامه تحصیل، بیش از ۲۰ دوره تخصصی در حوزه مدیریت را گذراندم. با تلاش بی‌وقفه‌ای که داشتم، چندین مرحله ارتقای شغلی پیدا کردم و نهایتاً به سمت جانشین مدیرعامل ارتقا یافتم. مسئولیت‌پذیری و کنجکاوی‌ام برای درک فرآیندهای مختلف سازمان، زمینه‌ساز تبدیل شدنم به یک مدیر جنرالیست شد. این تجربه، دید جامعی از عملکرد سازمانی به من بخشید و مهارت‌های مدیریتی‌ام را به طور چشمگیری افزایش داد.
فصل پنجم
فصل ششم
راه‌اندازی کسب و کار و کارآفرینی
در سال‌های پایانی کارم در شرکت قطعه‌سازی، بوروکراسی سیستم مدیریت به شدت آزاردهنده شده بود. در جستجوی راه‌حلی برای مکانیزه کردن آن برآمدم، اما چیز مناسبی نیافتم. به همین دلیل، از اواخر سال ۱۳۸۲، تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم. استارت تولید سامانه نرم‌افزاری اتوماسیون اداری سیستم مدیریت کیفیت را زدم و پس از طی مراحل مختلف، در آبان ۱۳۸۳ شرکت خودم را با نام "سیستم‌های کارا و اثربخش" و نشان تجاری E&E به ثبت رساندم. در تیرماه سال ۱۳۸۴، از محصولات خود در حوزه مدیریت کیفیت رونمایی کردم که شامل موارد زیر بود: ۱. نرم‌افزار مدیریت مدارک ۲. نرم‌افزار اقدام پیشگیرانه، اصلاحی و بهبود مداوم ۳. نرم‌افزار مدیریت آموزش ۴. نرم‌افزار مدیریت تأمین‌کنندگان ۵. نرم‌افزار مدیریت ابزار اندازه‌گیری شرکت نوپا بود و من مجبور بودم همزمان چندین مسئولیت را شخصاً بر عهده بگیرم؛ از مدیریت امور مالی گرفته تا بازاریابی، فروش و حتی خدمات پس از فروش. این مرحله، دومین گام در تقویت مهارت‌های جنرالیستی من بود. همزمان با عرضه راه‌حل‌های نرم‌افزاری، به تدریس و مشاوره نیز مشغول بودم و چند پروژه عارضه‌یابی کسب و کار را هم به انجام رساندم. این تجربیات متنوع، دید جامعی از مدیریت کسب و کار به من بخشید. نهایتاً در سال ۱۳۹۷، با هدف کسب تجربه‌ای جدید، سهام خود را به شریکم واگذار کردم و به سوی ماجراجویی تازه‌ای در دنیای کسب و کار گام برداشتم.
فصل ششم
فصل هفتم
ماجراجویی‌های حرفه‌ای
در قالب یکی از پروژه‌های عارضه‌یابی کسب و کار، مجدداً وارد صنعت خودرو شدم، اما این بار در یک شرکت خودروسازی. این تجربه منحصر به فرد، ترکیبی از تمام مهارت‌هایی بود که می‌توانستم در حوزه کاری‌ام اجرا و تجربه کنم. از مهندسی مجدد فرآیند تا حسابرسی و کشف اختلاس، از میانجی‌گری در دعاوی حقوقی بین سهامداران تا توسعه فروش؛ همه این چالش‌ها مرا پخته‌تر کرد. دستمزد من در پروژه عارضه‌یابی به صورت سهام در یک شرکت حمل و نقل شهری با ناوگانی حدود ۱۲۰۰ تاکسی و ۲۲۰ دستگاه اتوبوس پرداخت شد. این کار با روحیات من سازگار نبود و تحمل نهادهای بالادستی واقعاً دشوار بود. پس از آن، چند تلاش برای راه‌اندازی یک شرکت خودرویی با مشارکت دوستان انجام دادم که متأسفانه به شکست انجامید. اما در یک اتفاق خوشایند، با مجموعه‌ای خوشنام تجاری در ترکیه آشنا شدم و این آغاز تجربه فعالیت در حوزه تجارت بین‌الملل بود. هرچند این تجربه ارزشمند بود، اما تشدید تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران عملاً مطلوبیت ادامه کار را به قدری کاهش داد که ترجیح دادم وقتم را صرف این موضوع نکنم. در همین ارتباط، تجربه یک سال زندگی در استانبول نیز برایم حاصل شد. پس از بازگشت از استانبول، بلافاصله به عنوان قائم مقام اجرایی به یک شرکت خودروسازی دعوت شدم. در این سمت، موفق به کسب چند رکورد در زمینه درآمدزایی و توسعه کسب و کار شدم. این مأموریت در اسفند ۱۴۰۲ به پایان رسید.
فصل هفتم
فصل هشتم
عادت هفتم: تیز کردن اره
از اسفند ۱۴۰۲ و پس از پایان آخرین پروژه‌ام، فرصتی فراهم شد تا چند کار و مأموریت عقب‌افتاده را به انجام برسانم. سال‌ها بود که به شکل‌های مختلف در حال حل مسائل کسب و کارها بودم و دوره‌های متعددی در این زمینه برگزار کرده بودم. مدت‌ها بود که اشتیاق داشتم این تجربیات ارزشمند را به شکلی ملموس و قابل انتقال درآورم. با این انگیزه، کار تألیف کتاب "سیمپراگو: روش ساده و کاربری حل مسئله" را آغاز کردم و پس از آن، نگارش کتاب دیگری با عنوان "جعبه ابزار پیشرفته حل مسئله: 115 تکنیک خلاقانه" را نیز به انجام رساندم. این کتاب‌ها حاصل سال‌ها تجربه عملی و دانش نظری من در زمینه حل مسائل کسب و کار هستند. همزمان با نگارش کتاب‌ها، طراحی پلتفرم نرم‌افزاری حل مسئله را نیز آغاز و تحلیل و طراحی آن را به پایان رساندم. این مسیر همچنان ادامه دارد و من مشتاقانه منتظر چالش‌ها و فرصت‌های جدید در این راه هستم. باور دارم که این تلاش‌ها نه تنها به رشد شخصی من کمک می‌کنند، بلکه می‌توانند برای دیگران نیز مفید واقع شوند. پی‌نوشت: "عادت هفتم" برگرفته از کتاب معروف "هفت عادت مردمان مؤثر" است، که به اهمیت تیز کردن اره یا به عبارتی، بهسازی مداوم خود اشاره دارد.
فصل هشتم

کارنامه

نفر ساعت آموزش
4800 +
پروژه
+
سابقه فعالیت
+
طراحی راه حل نرم افزاری
+

اصول، ارزش‌ها و باورهای من

همیشه تلاش کرده‌ام تا اخلاق حرفه‌ای، کیفیت و به‌روز بودن را در کارهایم حفظ کنم. ممکن است گاهی اشتباه کرده باشم، اما هدف اصلی من ارائه بهترین خدمت بوده است.

رعایت اخلاق حرفه‌ای

  • تعهد به اصول اخلاقی: در تمام فعالیت‌های خود، به اصول اخلاقی پایبند بوده و سعی می‌کنم در تعاملاتم با مشتریان و همکاران، احترام و انصاف را رعایت کنم.
  • شفافیت و صداقت: اعتقاد دارم که شفافیت در ارتباطات و صداقت در ارائه اطلاعات، از عوامل کلیدی در ایجاد اعتماد بین من و مخاطبان است.
  • مسئولیت‌پذیری: به مسئولیت‌های حرفه‌ای خود توجه داشته و همواره آماده‌ام تا عواقب تصمیماتم را بپذیرم.

کیفیت

  • استانداردهای بالا: در تمامی پروژه‌ها و خدماتم، تلاش می‌کنم از بالاترین استانداردهای کیفیت پیروی کنم تا خدمات با قابلیت اطمینان و رضایت‌بخش ارائه دهم.
  • بهبود مداوم: با تمرکز بر بازخوردهای مشتریان و تجزیه و تحلیل عملکرد خود، همواره در پی بهبود مستمر کیفیت خدمات و محصولاتم هستم.
  • تخصص و مهارت: با به‌کارگیری دانش تخصصی و تجربه‌ام، سعی می‌کنم به نتایج مطلوبی در هر پروژه دست یابم.

به‌روز بودن

  • پیگیری آخرین تحولات: به روز بودن در اطلاعات و تکنولوژی‌ها برای من اهمیت زیادی دارد. بنابراین، همواره به دنبال جدیدترین تحقیقات و متدها در زمینه کاری خود هستم.
  • استفاده از تکنولوژی‌های نوین: تلاش می‌کنم تا از ابزارها و فناوری‌های روز برای ارتقای کیفیت و کارایی خدمات استفاده کنم.
  • آموزش و توسعه حرفه‌ای: برای به‌روز نگه‌داشتن دانش و مهارت‌هایم، آموختن مدام بخشی از زندگی حرفه‌ای من است و از هر فرصتی برای آموختن استفاده می کنم.

اشتباهات انسانی

  • پذیرش خطا: به عنوان یک فرد، می‌دانم که گاهی اشتباه می‌کنم و این را جزئی از فرآیند یادگیری می‌دانم.
  • آموزش از تجربیات: هر اشتباهی که مرتکب می‌شوم، فرصتی برای یادگیری و بهبود است و سعی می‌کنم از آن درس بگیرم تا در آینده بهتر عمل کنم.
  • تعهد به جبران: در صورت بروز خطا، همواره متعهد به جبران و اصلاح آن هستم تا اعتماد را حفظ کنم.

در ارتباط باشید

تهران، خیابان کریمخان زند، خیابان عضدی جنوبی، کوچه عقیلی، پلاک16، واحد 305

mg[at]simprago.com

88935438